خداوندا

خدایا تنها به اراده ی تو پا به این جهان گذاشتم و تنها بندگی تو را میجویم. خدایا تنها به امید توست که زندگی میکنم. خدایا یاری ام کن که دور باشم از گرگ های در لباس انسان. خدایا یاری ام کن که در تنهایی خویش بمانم و تنها تو پر کننده ی تنهایی ام باشی. خدایا کمکم کن..

پریسا روستای

تنهایی

تنهایی

حدس می زنم شبی مرا جواب میکنی


و قصر 
کوچک دل مرا خراب میکنی


سر قرار 
عاشقی همیشه دیر کرده ای


ولی برای 
رفتنت عجب شتاب میکنی


من از 
کنار پنجره تو را نگاه میکنم


و تو به 
نام دیگری مرا خطاب می کنی


چه ساده 
در ازای یک نگاه تک و ماندنی


هزار 
مرتبه مرا ز خجلت آب میکنی


به خاطر 
تو من همیشه با همه غریبه ام


تو کمتر 
از غریبه ای مرا حساب میکنی


و کاش 
گفته بودی از همان نگاه اولت


که بعد من 
دوباره دوست انتخاب می کنی

گریه

گریه

چرا گریه کنم وقتی باران ابهت اشکهایم را پاک کرد و سرخی گونه هایم رابه حساب روزگارریخت

چراگریه کنم وقتی او بغض عروسکی داره و همیشه این منم که باید قطره قطره بمیرم

چرا گریه کنم وقتی بربلندی این ساده زیستن زیر پا له شده ام

چرا گریه کنم وقتی باد بوی گریه دارد و برگ بوی مرگ

چرا گریه کنم وقتی عاشق شدن رابلد نیستم تا به حرمت اندک سهمم از تو اشک بریزم

چرا گریه کنم وقتی تبسم نگاهت زیباتر است

به یاد تو عشق من

به یاد تو

چه شبهایی که با رویای تو خوابیدم نفهمیدی

چه شبهایی که اسم تو رو لبهام بود نشنیدی

چه شبهایی که اشکهامو به تنهایی نشون دادم

از عمق فاصله آروم واسه تو دست تکون دادم

چه شبهایی با شب گردی شبو تا صبح میبردم

نبودی ماه جون میداد نبودی بی تو میمردم

چه شبهایی دعا میکردم یک کم این فاصله کم شه

یه بار دیگه نگاه من ، تو رویاهات مجسم شه

توی این خونه یخ میبست تن سرد سکوت من

چقدر جای تو خالی بود چه شبهای بدی بودن

گذشتن و عمرو بردن حالا من موندمو حسرت

چقدر بی رحمه این دنیا ...............به این تقدیر بد لعنت

سکوت ...

سکوتم فریادی است که بر اشکهایم جاریست

سکوتم احساسی است که بر روحم ماندگار است 


(شمیم)